فاطمه مقصودی، عضو فراکسیون زنان مجلس، در تازهترین گفتوگوی خود اعلام کرده که «موضوع صدور گواهینامه موتورسیکلت برای زنان در دستور کار ما نیست و فعلاً تمرکز فراکسیون بر اصلاح قانون مهریه است.»
جامعهشناسان بسیاری درباره دلیل حمایت خانوادگی از متهم یا انکار و نکوهش قربانی، نظریهپردازی کردهاند. بسیاری از آنها نقش مسائلی مانند پیوندهای عاطفی، روابط اجتماعی و ساختارهای پدرسالار را در بروز چنین واکنشهایی مهم میدانند.
زنان در حالی وارد بازار کار میشوند که معمولاً جایگاه شغلیشان از مردان نازلتر است و حقوق کمتری نسبت به آنها دریافت میکنند. حال تصور کنید چه اتفاقی رخ میدهد اگر تمام این نابرابریها توامان با آزار جنسی در فقدان قوانین و سازوکارهای بازدارنده از آزار جنسی در محیط کار رخ دهد؟
آنطور که در اخبار و منابع خبری منتشر شده، بین ۴۵ تا حدود ۶۲ زن، طی ۴ تا ۶ ماه ابتدای سال ۱۴۰۴، به دست مردان خانواده کشته شدند و انجمن جامعهشناسان ایران هم، چهارم آبان ۱۴۰۴، از «ثبت ۶۳ مورد همسرکشی در ایران از ابتدای سال» خبر داد.
براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۱ بیش از ۶۴ درصد قربانیان خشونت خانگی، زنان هستند. اگر این گزارش را با آمار ارائهشده توسط وزارت بهداشت مقایسه کنیم، درمییابیم بر میزان این خشونتها افزوده شده است.
ندا گلبهاری، جامعهشناس میگوید: نظام فکری، احساسی و عاطفی مرد که در کنش و رفتارهای او در زنکشی تجلی پیدا میکند، براساس چنین ارزشهای درونیشدهای شکل گرفته است.»
اغلب زنان تحت خشونت به ویژه در صورت داشتن فرزند، زمانی که در نهایت موفق به جدایی میشوند و قانون، حضانت فرزندان را به پدر میدهد، با فشار عرفی از سوی جامعه روبهرو هستند و در کنار انگ زن مطلقه، از آنها با عنوان مادری که فرزند خود را رها کرده یاد میشود و این موضوع حتی در تولیدات فرهنگی فیلم و سریال هم بارها به شکلهای مختلف طرح شده است.
در میان برخی سیاستگذاران و قانونگذاران، نگرشی وجود دارد که پذیرش واقعیت خشونت علیه زنان را بهمنزله به چالش کشیدن ساختارهای سنتی خانواده و جامعه میدانند؛ ساختارهایی که از نظر آنان باید بدون تغییر باقی بمانند.
در ۳ سال اخیر، توجه بهزیستی به فعالیت خانههای امن غیردولتی به صفر رسیده، این شرایط، بقا و استمرار فعالیت این خانهها را دشوار کرده و امیدی به گستردگی آنها نیست
منابع خبری و نهادهای مدنی در بازههای گوناگون گزارش دادهاند که «دستکم» بین ۴۵ تا حدودِ ۶۲ زن طی چهار تا شش ماهِ اول ۱۴۰۴ بهدست مردان خانواده کشته شدهاند.
خشونت علیه زنان و دختران نهصرفاً یک مشکل فردی یا خانوادگی، بلکه یک بحران جهانی و ساختاری است که هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ، بنیانهای عدالت و امنیت را تهدید میکند.
شبنم مقتدری، روان درمانگر، پژوهشگر حوزه سلامت روان و مدرس دانشگاه، درباره دلایل، زمینهها و راهکارهای مقابله با خودکشی زنان اظهار کرد: خودکشی دلایل متعددی در زنان و مردان دارد، از جمله میتوان به مبتلا بودن به برخی از اختلالهای مرتبط با سلامت روان و عزت نفس پایین فرد اشاره کرد.
در بعد خاص دیگر بحث تجاوز و خشونت علیه زنان مطرح میشود آن هم در شرایطی که در این زمینه حمایتگری خاصی نداریم. زنان به خاطر جنسیتشان و همینطور به واسطه شرایط اجتماعی که در جامعه سنتی با آن روبهرو هستیم، نیازمند حمایت بیشتر از طرف قانونگذار هستند
آسیبهای جسمی، روحی و جنسی ممکن است از سوی افراد مختلف به کودکان وارد شود. در چنین شرایطی، نهتنها خود کودک بلکه هر فردی که شاهد یا آگاه از این وضعیت است میتواند مراتب را به اورژانس اجتماعی اطلاع دهد تا اقدامات قانونی، روانی و حمایتی لازم صورت گیرد.
«تا وقتی نگاه پدرسالارانه در روح قانون، سیاستگذاری و تصمیمگیریهای ما وجود دارد، شرایط فرزندان بهبود نمییابد و به تدریج نهاد خانواده دچار گسست و مخاطره میشود. از سوی دیگر، نهادهای مدنی هم باید بتوانند به عنوان چشم جامعه نهادهای قانونی را کنترل کرده و برای تصویب قوانینی در حمایت از فرزندان و بهویژه فرزندان دختر، بر تصمیمگیران فشار بیاورند.»
تقی آزاد ارمکی جامعه شناس در خصوص علل افزایش نزاع میگوید: ما نیازمند تصویر درستتر و دقیقتری از آسیبهای شهر و خیابان هستیم چراکه آمار و اطلاعات ریز و جزئی و مستندی از آسیبها وجود ندارد و بیشتر بر اساس شنیدهها و تجربههای شخصی افراد است که وجه خشونت آمیز آن مطرح میشود.
در جامعه امروز ایران، خشونت چه وضعی دارد و خشونتگران و خشونتدیدگان چه کسانیاند؟ این مهمترین سوالی است که تعداد زیادی از جامعهشناسان، حقوقدانان و کارشناسان علوم سیاسی در «سمپوزیوم ملی علیه خشونت» دور هم جمع شدند تا به آن و بسیاری از دیگر سوالها در این باره پاسخ دهند.
مساله خشونت علیه زنان در تصویری نامتعارف نشان از جهانی دارد که مفاهیمی، چون عدالت و برابری انسانی و عدم وجود تبعیض، در آن بیشتر شبیه به شعارهای زیبا است تا واقعیت!
مقصود فراستخواه؛ جامعه شناس، گفت: در ایران همیشه نوعی سیکل معیوب وجود داشته است؛ چرخهای که با تمرکزگرایی شدید وجود داشته و در مقابلش هم خشونت بوده است.